«سیلوستر استالونه»، از کارگری تا سوپراستاری

سیلوستر استالونه در حاشیه جشنواره کن ۲۰۱۹ گفت: در ابتدا فکر نمی‌کردم موفق شوم. من یک کارگر ساده پارکینگ بودم. زندگی آدم‌ها در یک لحظه زیر و رو می‌شود. او تأکید کرد که هرگز به سیاسی بودن شخصیت «رمبو» تمایلی نداشته است.

«سیلوستر استالونه»، از کارگری تا سوپراستاری

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از وِرایِتی، آخرین روز هفتاد و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کن به سیلوستر استالونه اختصاص یافت که کلاس تخصصی خود را برگزار کرد. او نگاهی به ۴۳ سال زندگی حرفه‌ای خود انداخت و از همه چیز سخن گفت و اینکه هرگز به سیاسی بودن «رمبو» تمایلی نداشته است.

هزاران نفر بیرون از سالن «سَلِه دِبوسی» منتظر بودند تا خالق راکی را ببینند. او با چکمه‌های کابویی (گاوچرانی) و پیراهن پشمی‌اش داخل شد تا از دهه‌ها کار حرفه‌ای و اندیشه و تجاربش بگوید.

استالونه در حدود یک ساعت و نیم در مورد شخصیت‌های فیلم‌های «راکی» و «رمبو» صحبت کرد. وی گفت که هرگز در فیلم و شخصیت «رمبو» به دنبال وجهه دادن سیاسی به آن نبوده است.

او در این کلاس تخصصی (مَسترکلاس) گفت: من تقریبا آتیه‌ایست سیاسی یا از نظر سیاسی بی‌تفاوت هستم. من حیوانی سیاسی نیستم و هرگز هم نخواسته‌ام باشم. فقط با خود فکر کرده‌ام که این یک داستان جالب درباره «بیگانگی» است. اما زمانی رئیس‌جمهور ریگان گفته بود من «رمبو» را دیدم و او یک جمهوری‌خواه است، من شدیداً شگفت‌زده شدم! 

استالونه در ادامه در مورد دوران جوانی‌اش سخن گفت و اینکه حادثه‌ای که برایش پیش می‌آید و باعث فلج شدن بخشی از صورتش می‌شود و حتی روی تکلّمش تاثیر می‌گذارد. زمانیکه «آرنولد شوارتزِنِگِر» به من گفت تو لهجه داری. گفتم ببخشید؟ من لهجه دارم؟ و آرنولد خندید. بعد احساس کردم که مساله خیلی بدی است.

او در ادامه گفت: همه چیز به یک ایده خوب برمی‌گردد. به لحاظ فیزیکی بی‌نقص نبودم.بخشی از صورتم که بخاطر همان حادثه فلج بود و هست. وقتی تلاش می‌کردم کاری در سینما برای خود پیدا کنم هیچ‌کس نمی‌توانست حرف‌هایم را بفهمد. همیشه خوش‌بینی‌ام را حفظ کردم. و این را فهمیده‌ام که اگر من توانسته‌ام به موفقیت برسم، پس همه می‎توانند به موفقیت برسند.

وی در مورد اولین اقدام جدی و بزرگش در سینما که منجر به خلق «راکی» شد، گفت: فیلم «راکی» روی کاغذ شکستی بزرگ بود با این وجود کار را آغاز کردیم و در مدت ۲۴ روز پروژه را با بودجه‌ای اندک بستیم. موفقیت فیلم به داستان جذابش مربوط است که مردی برای قهرمان شدنش می‌جنگد و یکبار شکست می‌خورد و بار دوم به پیروزی می‌رسد. ما نباید به آسانی شکست را بپذیریم. انسان ذاتا سخت‌جان آفریده شده است. با این وجود که شکست آدم را کوچک می‌کند اما با پذیرش نقاط ضعف می‌توان آن‌ها را به نقاط قوّت بدل کرد و به موفقیت حتمی رسید. من همین ایده را پیش گرفتم و موفق شدم.

استالونه در آخر گفت: «راکی بالبوآ» روند پذیرش پیری را نشان می‌دهد. این ایده از فیلم «بی‌مصرف‌ها» (The Expendables) آغاز شد. همه قهرمانان دوران کودکی‌مان را در یک فیلم جمع کردیم. شخصیت‌هایی که حالا پا به سن گذاشته بودند. ولی همه در کنار یکدیگر قوی بودند.

سیلوستر استالونه ۷۳ ساله که با بازی در فیلم‌های راکی و رمبو به شهرت رسید، امسال با نمایش ۴k اولین فیلم «رمبو» به همراه دخترانش در هفتاد و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کن حضور یافته است.

چنگ‌اندازی «نت‌ فلیکس» بر فیلم برگزیده داوران «کن»

«نت‌فلیکس» امتیاز فیلم سینمایی «آتلانتیک» را تصاحب کرد. این فیلم شب گذشته در اختتامیه هفتاد و دومین جشنواره کن، جایزه بزرگ هیأت داوران را کسب کرد.

چنگ‌اندازی «نت‌فلیکس» بر فیلم برگزیده داوران «کن»

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از وِرایِتی، «نت‌فلیکس» امتیاز دو فیلم برگزیده دیشب جشنواره فیلم کن با عنوان «آتلانتیک» و «بدنم را گم کرده‌ام» را از آن خود کرد.

فیلم «آتلانتیک» ساخته «ماتی دیوپ» جایزه بزرگ هیأت داوران را دریافت کرد که پس از نخل طلا، برترین جایزه جشنواره فیلم کن محسوب می‌شود. فیلم «بدنم را گم کرده‌ام» ساخته «جرِمی کلاپین» هم در کن برنده بهترین فیلم در هفته منتقدان مستقل بین‌المللی شد.

بدین ترتیب، نت‌فلیکس حق پخش این دو فیلم را در تمام جهان به جز «چین»، «بنلوکس»، «سوئیس»، «روسیه» و «فرانسه» برای فیلم «آتلانتیک» و «چین»، «بنلوکس»، «ترکیه» و «فرانسه» را برای فیلم «بدنم را گم کرده‌ام» خواهد داشت.

نت‌فلیکس همچنین حق پخش ویدیویی این دو فیلم را ۳۶ ماه پس از اولین اکران عمومی فیلم‌ها در فرانسه، بنلوکس و سوئیس برای «آتلانتیک» و فرانسه برای «بدنم را گم کرده‌ام» داراست.

«کن» جشنواره سینمایی یا کازینوی هنرمندان؟

طی چند روز گذشته، گزارش‌ها و ارقام حیرت‌آوری از هزینه‌ها، سرگرمی‌ها و پول‌های کلانی منتشر شد که در حاشیه جشنواره کن جا به جا می‌شوند و در واقع پررنگ‌تر از متن فیلمیک و سینمایی آن هستند.

«کن» جشنواره سینمایی یا کازینوی هنرمندان؟

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن شب گذشته در حالی به کار خود خاتمه داد که قواعد اعتراض برانگیزی همچون ممنوعیت سلفی‌گرفتن و ممنوعیت ورود بدون کفش پاشنه‌بلند برای زنان و ممنوعیت ورود فرزندان هنرپیشگان ـ مگر با پرداخت ۳۰۰ یورو ـ هنگام صدور رأی هیأت داوران بر آن حاکم بود.

سعید مستغاثی منتقد سینما و نویسنده کتاب «تاریخ سینمای هالیوود» نقدی بر این دوره از جشنواره نوشته است که در ادامه می‌‌خوانیم:

 

 

معلوم شد بر اساس قوانینی که امسال وضع شده، هیچ فیلمی نباید دو جایزه دریافت کند! یعنی مثلا یک فیلم هر چقدر هم فیلمنامه و کارگردانی خوبی داشته و از سایر فیلم‌های حاضر یک سر و گردن هم سرتر باشد، فقط می‌تواند یکی از آن دو جایزه را دریافت کند و به جز این اگر یکی از آن جوایز را دریافت کرد، دیگر نمی‌تواند جایزه بهترین فیلم را بگیرد!

این یعنی فیلمی که جایزه بهترین فیلم را دریافت می‌کند، نه به عنوان بهترین فیلمنامه برگزیده شده و نه کارگردانی‌اش برتر شناخته شده است! پس واقعا چه عاملی باعث شده تا به عنوان بهترین فیلم و دریافت‌کننده نخل طلا، شناخته شود؟! چهره زیبای فیلمساز؟ مدل موهای تهیه‌کننده یا جواهرات بازیگران؟! در واقع مهمترین جشنواره هنری به جایی رسیده که به طور رسمی اعلام می‌کند «ما جوایز را تقسیم می‌کنیم تا کسی ناراحت و دلخور از این جشنواره بیرون نرود»! آنچه باعث می شد یک زمانی به جشنواره فیلم فجر ایراد بگیریم که چگونه می‌شود فیلمی جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی را دریافت کند ولی فیلم دیگری به عنوان بهترین فیلم شناخته شود! مگر مهمترین عناصر تعیین کننده برتری یک فیلم، به جز فیلمنامه و کارگردانی آن هستند؟

مهمترین جشنواره هنری به جایی رسیده که به طور رسمی اعلام می‌کند ما جوایز را تقسیم می‌کنیم تا کسی ناراحت و دلخور از این جشنواره بیرون نرود

به هرحال جشنواره کن هم جایزه کارگردانی را به دوقلوهای محبوب خود یعنی برادران داردن و فیلم ضداسلامی «احمد جوان» داد که باب دندان اسپانسرهای آمریکایی و اصلی جشنواره بود! فیلم «پرتره یک زن در آتش» جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت و نخل طلا به فیلم کره‌ای «پارازیت» رسید که گفته شده یک درام خانوادگی با مایه‌های خشونت اجتماعی است! جایزه بزرگ جشنواره که برخی آن را از نخل طلا هم با اهمیت‌تر می‌دانند به فیلم فرانسوی «آتلانتیک» ساخته فیلمساز سنگالی/فرانسوی رسید که همان سوژه اصلی چند سال اخیر اتحادیه اروپا و برخی جشنواره‌های این قاره را داراست، یعنی معضل پدیده مهاجرت برای اروپایی‌ها که آن را خصوصا از سوی مسلمانان بسیار مصیبت‌بار القا می‌کنند و نخل طلای فیلم فرانسوی «دیپان» ژاک اودیار در سال ۲۰۱۵ و سفارش ساخت فیلم «گذشته» به اصغر فرهادی در همان جشنواره نیز در همین راستا بود.

هفتاد و دومین دوره جشنواره فیلم کن در حالی به پایان خود رسید که فضای به اصطلاح لاس وگاسی، آن را هر چه بیشتر از یک جشنواره سینمایی دور ساخته بود. طی چند روز گذشته، گزارش‌ها و ارقام حیرت‌آوری از هزینه‌ها و سرگرمی‌ها و پول‌های کلانی که در حاشیه این جشنواره جا به جا می‌شود و در واقع پررنگ‌تر از متن فیلمیک و سینمایی آن هستند، بیش از پیش، سوژه اخبار و داغ‌های روز خبرنگاران و حاضران در این شهر سواحل جنوبی فرانسه شد.

در حالی که سینمادوستان این جشنواره در تب و تاب روایت سفارشی تارانتینو از هالیوود به نام «روزی روزگاری در هالیوود» بودند و برخی به تماشای فیلم ضداسلامی برادران داردن نشستند و گروه دیگری در سالن نمایش فیلم جدید و البته کسالت‌بار و تقلیدی جیم جارموش یعنی «مرده‌ها نمی‌میرند» خوابشان برد و پدرو آلمادوار برای فیلم اخیرش به اسم «رنج و افتخار» خواب نخل طلایی می‌دید، آن طرف‌تر و در حوالی ساحل کن و در کشتی ۱۳۷ متری میلیاردر معروف یهودی «بیل گفن»، میهمانی ۴۰۰ میلیون دلاری برگزار شد! شرکت‌کنندگان در آن به قمار و می‌خواری پرداختند و البته در کنار آن، میهمانی‌های متعدد ساحلی کن با سرو شام ویژه و موسیقی و نورپردازی چشمگیر، هرکدام بالغ بر ۱۵۰ هزار دلار برای برگزارکنندگانش هزینه داشت!

در حوالی ساحل کن و در کشتی ۱۳۷ متری میلیاردر معروف یهودی «بیل گفن»، میهمانی ۴۰۰ میلیون دلاری برگزار شد

در سمت دیگر و در سوییت‌های هتل گرانقیمت «مجستیک باربر»، به نام‌های «کریستین دیور» و« مجستیک»، میهمانان پولدار این سوییت‌ها به ترتیب قیمت‌های ۳۱ و ۴۴ هزار دلاری را تجربه کردند. این هتل که محل برگزاری مراسم بعد از افتتاحیه و اختتامیه جشنواره نیز بوده و هست، مبلغ ۳۴۷ هزار دلار برای مراسم فوق دریافت می‌کند که ۳۱۵ هزار دلار آن فقط مربوط به غذای شرکت‌کنندگان است!

همه اینها علاوه بر مراسم فرش قرمز و رژه به اصطلاح سلبریتی‌ها روی آن است که در واقع این لباس‌ها و جواهراتشان و برندهای سازنده آنهاست که شهرت و ارزش بسیار بیشتری دارند! به طوری که گفته شده برخی جواهرات آویخته شده به این افراد تا یک میلیون دلار می‌ارزد!

و بالاخره اینکه گویا جشنواره برای محافظت از همین سلبریتی‌ها، بعضاً تا ۲ میلیون دلار هزینه کرده و هزینه‌های همه این متن و حواشی که نخل‌های طلا و نقره ۲۷ هزار دلاری جشنواره را هم شامل می‌شود، علاوه بر اسپانسرها یا همان حامیان مالی از خود فیلم‌های متقاضی در جشنواره نیز دریافت می‌شود که گفته شده از ۵۰۰ هزار تا یک میلیون دلار را برای هر فیلم آب خورده است!